نقاشی های ارسال شده به خنگولستان از تاریخ 29 شهریور تا 21 آبان ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ این متن نقاشی رو کوثر خانوم برامون فرستیده خب باس بگم که کوثر خانوم اینجا همه خنگیم نه تنها خنگ بلکه صفات بارز دیگه ایی هم داریم که برات اون معروفاشون رو میگم مثلن شیدولی به جز خنگولی بودنش ، اخمخه :khak: :khak: پت پتی در کنار خنگولی بودنش سلطان سوتی حساب میشه *soot* *soot* این ننه پفتلی شل مغزه *amo_barghi* *amo_barghi* این رو مخی خود درگیری مضمن داره *gij* *gij* بلقیسم که سیاهه آفریقاییه اونی که از همشون سالم تره انصافا منم *modir* *modir* تازشم طبق تعریف ما خنگ بودن اصلن بد نیست خنگ یعنی کسی که به حرف دلش گوش میده مهربونه ادمای که زیاد حساب کتاب میکنن ، مثه روبات میشه زندگیاشون *baghal* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این عکس رو اکیا برامون فرستیده نوشته که از دار دنیا یه خرگوش داشتم ،که اونم در رفت حالا همه سینه بزنید *shokr* *shokr* خری از گوش ولی از چه تو رفتی به هر گوشه نشانه تو جویم از چه رفتی بیا خرگوش که بی تو من هلاکم دست کم نکن هرگز تو تلگرامت بلاکم حالا همه هم دیگه رو بزنید و شیهه بکشید :khak: :khak: ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم ننه پفتلی فرستیده برامون نوشته که منو آقام یهویی ننه اکور پکور و آقاش جعفر قلی غلام نه خدایی آقا نگاه کن من دروغ گفتم این شل مغزه الان تقریبا دو سه ماهی میشه برا خودش توهم زده *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این عکس نوشته رو هم کاکا رضا برامون فرستاده انصافا ،حالا انگشتا هیچی ولی چشمامون داره داغون میشه با این تکنولوژی مرگ بر استفراغ *righo_ha* *righo_ha* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم کوثر فرستاده برامون اول برامون یه آدمک کشیده که انگاری سربازه بعد یهو انگاری تو داستان نقاشیش جنگ شده تو نقاشیش ولی حوصلش نشده بکشه همیطوری خط خطی کرده ولی خب دمت گرم منظورت رو رسوندی آبجی کوثر دست گلت درد نکنه *golomi_jone_delomy* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خو رسیدیم به چهره ی گرگی در پوست گوزمیش این نقاشی رو همشهری برامون فرستیده قشنگ معلومه چقد متفاوته این بشر همین نقاشیشم معلومه گفته من خیلی خنگم با چهره ی ناراحت و گریون بعد اون ذات پلید درونش یه چهره ی خنده دارم باعث شده که بکشه *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این رو یه کاربرامون فرستیده که اسم نمایشیش رو گذاشته عشق فکر کنم ازین کاربرای پوست پیازیمونه که خیلی احساساتیه برامون نوشته که عاجقتونم خنگولیا من از طرف همه خنگولیا جواب میدم مام عاجقتیم خیلی ، بَلکوم بیشتر **♥** *ghalb_sorati* از این کاربرامون تنها شواهدی که بر جاست این کامنته دل تنگشی اما مگه این غرور لعنتی گذاشت شمارشو بگیری دوسش داشتی اما مگه این غرور لعنتی گذاشت بهش بگی دوستت داشت اما مگه این غرور لعنتی گذاشت پیشش بری واسه یه نگاهت جون می داد ولی مگه این غرور لعنتی گذاشت نگاهش کنی اشتباه کردم اشتباه.خودم رو لعنت می کنم دیگه بسه که همه ی کاسه کوزه رو روی غرور شکوندم حرف آخرم اینه عشقم منو ببخش واسه یه دقیقا نوشته که عشقم منو ببخش واسه یه و هممون رو گذاشته تو خماری واسه یه چی ؟؟ مثلن عشقم منو ببخش واسه یه سوء تفاوت که پیش اومده ؟؟ *fekr* واسه یه چوسی که پیشت زدم *tafakor* واسه یه اشتباه ؟؟ عشقی جان ، ان شا الله که دوباره بینتون گرم بشه ، خیلی گرم تر از قبل و به هم برسید الهی آمین، دیگه هم بچه های ما رو داخل خماری نذار *abnabat* *abnabat* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این رو هم یکی از کاربرامون فرستیده خودت عشقی ، خیلی دوستت داریم خیلی انرژی داره این پیاما برا خنگولستان و خونوادش *ghalb* *ghalb* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این عکس نقاشی رو آیشن برامون فرستیده خیلی باحاله ، بعضی از طرح ها و نقاشیا در عین اینکه ساده اند خیلی شیرین و خنده دارند مثل همین شکلکی که آیشن کشیده ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این اسکرین رو هم کاکا پارسا برامون فرستیده و باز برمیگردیم به توضیحاتی که اول نقاشیا دادم خدایی یه نگاه به همین کامنت بلقیس بندازید قشنگ معلومه اکثر ساعت های شب و روزش سیماش اتصالی داره این بلقیسو *jizzzzzzz* *jizzzzzzz* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم فکر میکنم مجدد آیشن برامون فرستیده و نوشته که عشق اگر عشق باشد ناممکن ترین هارا امکان میبخشد تنها برکه ایی است که میتوانی درآن غرق شوی اما نفس بکشی عشقی درسته و میشه اسمش رو عشق گذاشت که یه سرش به خدا وصل باشه مثلن عاشق یه نفر میشی ، و اونو برای این میخوای که به خدا نزدیک ترت کنه این میشه عشق درست ولی متاسفانه ، این چیزی که امروزه اسمشو عشق میزارن گاهی خود خواهیه ، گاهی نفرت ، گاهی فشار تنهایی ، گاهی عادت مام که مثه خیار داریم زندگی میکنیم نه عشق میدونیم چیه نه زندگی ما خیلی اخمخیم خنگولیا بزنید قدش *ieneh* *ieneh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ هیچ اثاری از فرستنده و طراح این عکس نقاشیمون در دسترس نیست ولی خب اگه کاره خودش بوده باشه ، خیلی خوب و قشنگ کشیده باریک الله ، ان شا الله همیشه قلمت پا بر جا و استوار باشه و ذهنت همیشه فعال و با انرژی خیلی قشنگه ،تازه ابروهاشم شبیه ابروهای خوشگله منه *lover* *lover* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم پت پتی نهاده بزارید تا داستان روند این نقاشی رو بگم این پت پتی اومده تست کنه بخشای خنگولو رو گفته بزار لا اقل یه چیزی بکشم بعد تست کنم کشیده و گذاشته روی پروفایلش دیده اع ؟؟ چه قشنگ شده دیگه همیطوری رو پروفایلش مونده *vakh_vakh* *vakh_vakh* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اینم یه کاربرای زیر آبیه دیگمونه ، هیچ اثار و نشانه ایی ازین کاربر هم موجود نیست ولی قشنگ فازش به فاز برنامه میخوره کاملن متفاوت و باحاله *raghs_gilgili* *raghs_gilgili* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم یکی دیگه از کاربران زیر آبی فرستیده فکر میکنم که اومده یه پسر خوشگل و مودب بکشه ولی متاسفانه شبیه زامبی شده انصافا فیگورشو ببینید دقیقا مثه فیگوزه زامبیا کشیدتش اگه دروغ میگم تف کنید تو صورت حمید معصومی نژاد از رُم *haaaan* *haaaan* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ بعله این متن نقاشی رو هم یه کاربر زیر آبیه دیگه برامون فرستیده یادم بندازید یه سری پند و نصیحت ها دارم بعدن بیام یکی یکی براتون بگم البته الان داخل لولو توی تلگرام هستند و قراره لولو رو توی بخش چت هم بیارم اونجا هم میارتشون یه پند دارم که میگه که شکست تلخ است ، پس نخورید ، کوفت بخورید *ver_ver* *ver_ver* خداییش الان که دقت میکنم منم یکمی خود درگیری دارم این پندو که نوشتم یهویی احساس کردم دارم چرت و پرت میگم این شکلک متحرکه رو گذاشتم براش اللهی العفو الهی العفو ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این رو هم یکی دیگه از کاربران بی نام و نشان خنگول برامون فرستیده فکر کنم میخواد بگه که عاشقمون شده خو ما هم عاشقتیم ، تاززززه خیلی هم میخایمت دو سه نفرم میشناسم ( تکواندو ) که به همه نظر دارند *moteafesam* *moteafesam* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ این نقاشی رو هم یخمک و دخی خالش برامون فرستیدن و نوشته که جیگر یخمک و اتیش پاره 😜 انصافا بچه ی خیلی شیرین و با نمکیه خدا حفظش کنه *kiss* *kiss* ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مثلا اژدها 👹یوهاهاها ◀_▶ م.خ.ا خب در تکمیل صحبت هایی که در بالا گفتیدم میرسیم به یکی دیگه از اعضای خنگولستان ایشون رو مخی هستند که همه ی نقاشیا که فرستیده تو سبک الکی مثلنیه قدمت دیرینه داره این فسیله شیرازی و در هر دقیقه پنجاه ثانیه اتصالی داره سیم کشی هاش اصن شما به قیافه اژدهاش نگاه کن ، نه جان من نگاه کن اصن معلومه اژدهاشم شل مغزه خودش که دیگه هیچی شما رو به دیدن چند دیالوگ این موجود دعوت میکنم
►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄►◄ مهر ماه نزدیک است و بازار ثبت نام دانشگاه داغ!! نه نه عذر میخواهم بازار بوتیک و لوازم آرایش و باشگاه بدنسازی و سولاریوم و کاشتِ ناخن و... داغ که چه عرض کنم... ترکیده است :khak: یعنی تمام عقده هایِ دبیرستان و آن یکسالی که برای کنکور از خانه تکان نخورده و رنگ دختر/پسر ندیده را قرار است در همان ترمِ یک رفع و رجوع کند در تصوراتش دانشگاه را با مدلینگ پارتی اشتباه گرفته است و به هر قیمت باید خودش را توی چشم ببرد این تویِ چشم بودن آخ که تماشا دارد دیده شده طرف برای اینکه نگاه دختری را به سمت خودش جذب کند در سوز و سرما تی شرت تنگی پوشیده با کالج و پاچه هایی تا سر زانو تا زده و خیلی خفن طوری تکیه داده به دویست شیشِ خسته ی سفیدِ رفیقش و در حالی که بازو گرفته بوده سیگار پک میزده و با آهنگی از پیت بول نیمچه لبخندی داشته و هِد هم میزده *eva_khake_alam* خب میدانم چقدر زیرِ وزنه عرق ریخته ای و داری اشتباه میزنی داداچ شنیده ای که آن بازوها مثل تخمِ کفتر بزند بیرون اما برادر من سرد است خب... سرد است... قسم نخوردی که تی شرت بپوشی حالا فاجعه آنجاست که آن دختر خانوم هم با دیدن این تصویر مخش زده میشود بعضی ها هم که قربانشان بروم ملو هستند... اصلا می آیند دانشگاه که عاشق شوند... کلا دست به عاشقی شان ملس است... خودشان را آماده کرده اند که نگاهی دلشان را بِبَرَد... این دسته در مسیر آهنگ های ملو گوش میکنند که بدنشان آماده ء ریزترین نگاه عاشقانه هم باشد من یک دوستی داشتم بنده ی خدا چند آهنگ را با هم گوش کرده بود و مقداری قاطی کرد و هنگامی که وارد کلاس شد چشمانش همانجا روی دختری قفل کرد و در همین تیک زدن ها، استاد پرسید اسمتون؟؟ و همانطور که در چشمان دخترک قفل بود جواب داد امید هستم استاد پرسید امیدِ؟ *ajibeh* جواب داد امیدِ جهان *akheish* بنده خدا یک ترم تعلیق شد و وقتی برگشت آن دختر هفت هشتایی دوست پسر عوض کرده بود و نگاهش دیگر بوی عشق نمیداد و خِبره شده بود البته که این ها فقط یک درصد از صد درصد هستند و بقیه برای تحصیل می آیند تا با مدارک بالا بروند مسافرکشی کنند *vakh_vakh* بیچاره پدر مادر و پول و زحماتشان *odafez* فقط عزیز دل انگیز اگر قبول نشده ای زیاد خودت را عذاب نده که چیزی از دست نداده ای شما هم که قبول شده ای زیاد رویا پردازی نکن که چیزی بدست نمی آوری کلا چیزها بین یک سری چیز تقسیم شده و میشود و ما فقط چیز هستیم این وسط... چی بود؟ چیز دیگه.... بگو...چیز !! @~@~@~@~@~@ علی سلطانی
@~@~@~@~@~@ میگن یه روز جبرئیل می ره پیش خدا گلایه می کنه که: آخه خدا، این چه وضعیه؟ *bi asab* ما یک عده ایرونی توی بهشت داریم که فکر می کنن اومدن خونه باباشون! به جای ردای سفید، همه شون لباس های مارک دار و آنچنانی می خوان بجای پابرهنه راه رفتن کفش نایک و آدیداس درخواست می کنن هیچ کدومشون از بال هاشون استفاده نمی کنن، میگن بدون بنز یا بی ام و یا تویوتا جائی نمیرن اون بوق و کرنای من هم گم شده... یکی از همین ها دو ماه پیش قرض گرفت و رفت دیگه ازش خبری نشد *talab* خسته شدم از بس جلوی دروازه بهشت رو جارو زدم. امروز تمیز می کنم، فردا دوباره پر از پوست تخمه و پسته و هسته هندونه و پوست خربزه است *help* من حتی دیدم بعضیهاشون کاسبی هم می کنن و حلقه های تقدس بالای سرشون رو به بقیه می فروشن *haaaan* چند تاشون کوپن جعلی بهشت درست کردن و به ساکنین بخت برگشته جهنم می فروشن چندتاشون دلالی باز کردن و معاملات املاک شمال بهشت می کنن اتحادیه غلمان ها امضاء جمع کرده که اعضا نمی خوان به دیدن زنان ایرانی برن چون اونقدر آرایش کردن و اسپری مو و ماسک و موس و به سرشون زدن که هاله تقدسشون اتصالی کرده و فیوزش سوخته در ضمن خانمهای ایرونی از غلمانها مهریه و نفقه میخوان :khak: هفته پیش هم چند میلیون نفر تو چلوکبابی ایرانیها مسموم شدن و دوباره مردن. چند پزشک ایرونی هم بند کردن به حوری ها که الا و بلا بیایید دماغاتونو عمل کنیم، گونه بکاریم، ساکشن کنیم و از این کلک ها *difal* خدا میگه: ای جبرئیل! ایرانیها هم مثل بقیه، آفریده های من هستند و بهشت به همه انسان ها تعلق داره اینها هم که گفتی، خیلی بد نیست *malos* برو یک زنگی به شیطون بزن تا بفهمی دردسر واقعی یعنی چی *goz_khand* جبرئیل میره زنگ میزنه به جناب شیطان، دو سه بار میره روی پیغام گیر تا بالاخره شیطان نفس نفس زنان جواب میده: جهنم، بخش ایرانیان بفرمایید؟ *chaie* جبرئیل میگه: آقا مثل اینکه خیلی سرت شلوغه؟ *fekr* شیطان آهی میکشه و میگه: نگو که دلم خونه *help* این ایرونیها اشک منو در آوردن به خدا! میخوام خودمو بازنشست کنم *fosh* شب و روز برام نگذاشتن! تا صورتم رو می کنم این طرف، اون طرف یه آتیشی به پا می کنن تا دو ماه پیش که اینجا هر روز چهارشنبه سوری بود و آتیش بازی حالا هم که... ای داد! آقا نکن! بهت میگم نکن *fuhsh* جبرئیل جان، من برم اینها دارن آتیش جهنم رو خاموش می کنن که جاش کولر گازی نصب کنن *odafez* یک عده شون بازار سیاه مواد سوختی بخصوص بنزین راه انداختن چند تا پزشک ایرونی در جهنم بیمارستان سوانح سوختگی باز کردن و براش تبلیغ می کنن و این شدیدا ممنوعه چندتاشون دفتر ویزای مهاجرت به بهشت باز کردن و ارواح مردمو خر میکنن. بلیت جعلی یکطرفه بهشت هم می فروشن *haaaan* یک سری شون وکیل شدن و تبلیغ می کنن که می تونن پیش نکیر و منکر برای جهنمی ها تقاضای تجدید نظر بدن چند تاشون که روی زمین مهندس بودن میگن پل صراط ایراد فنی داشته که اونا افتادن تو جهنم. دارن امضا جمع میکنن که پل باید پهن تر بشه *hang* چند هزار تاشون هم هر روز زنگ میزنن به 118 جهنم و تلفن و آدرس سفارتهای کانادا و آمریکا رو میپرسن چون می خوان مهاجرت کنن هر روز هزاران ایرونی زنگ میزنن به اطلاعات و تلفن آتش نشانی و اورژانس جهنم رو میخوان الان مراجعه داشتم می گفت ما کاغذ نسوز میخواهیم که روزنامه اپوزیسیون بیرون بدیم *gij_o_vij* ببخش! من برم، بعدا صحبت می کنیم... چند تا ایرونی دارن کوپون جعلی کولر گازی و یخچال میفروشن... برم یه چماقی بچرخونم *fosh* @~@~@~@~@~@
@~@~@~@~@~@ دیشب، داشتم ميخوابيدم که يهو يه پشه اومد صاف نشست رو دماغم يه نيگا بهش انداختمو گفتم : سلام *aahay* گفت : عليک *ajibeh* گفتم : چيه؟ *Aya* گفت: ميخوام نيشت بزنم *are_are* گفتم : بيخيال ... اين دفه رو کوتا بيا *narahat* گفت: تو بميري راه نداره گشنمه *khoraki* گفتم : الان ميتونم با مشتم لهت کنم *ajibeh* گفت : خودتم ميدوني که تا بياي بزني جا خالي دادمو مشتت ميخوره وسط دماغت *khandidan* به نظر حرفش منطقي ميومد گفتم : خيلي پستي *odafez* ي دفه آهي بلند از ته دلش کشيد و ساکت شد گفتم چي شد؟؟ گفت : حاضري ؟ *jar_o_bahs* گفتم: تا جوابمو ندي نميذارم بزني *dava_kotak* وقتي اصرارمو ديد . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بيا گفتم کجا؟؟؟ *Aya* گفت: مگه نميخاي جواب سوالتو بدوني ؟پس هيچ نگوو و دنبالم بيا *ver_ver* از جام بلند شدم و باهمديگه راه افتاديم و رفتيم رفتيم و بازهم رفتيم گفت: هنوزم اصرار داري بدوني يا همينجا کارو تموم کنم ؟؟ *montazer* گفتم : اينهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگيرم ... بريم *talab* يهو يه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: اين پشتکارته که منو کشته *malos* راستش از شما چه پنهون ،يه جورايي ازش خوشم اومده بود *hir_hir* به اين فکر ميکردم که اونقدا هم بچه بدي نيس *labkhand* تو اين فکرا بودم که يهو گفت : آهاااي پسر رسيديم *baaaale* گفتم : خب *ajibeh* گفت :خب که خب گفتم : زهر مااار ..پس جواب سوالم چي شد؟؟ *talab* يهو ديدم اشک تو چشماش حلقه زد و سرشو انداخت پايين *gerye* گفتم :چيه ؟ *haaaan* گفت : اين سوراخو که ميبيني توش زنو بچم زندگي ميکنه اونشبي که يه پيف پاف خالي کردي تو اتاقت يادت مياد ، لعنتي؟؟ *gerye* گفتم : آرره .چطور ؟؟ *ajibeh* گفت: زن من اونشب اومده بود تو اتاقت . ولي توئه بی معرفت با اون زهرماري که به خوردش دادي اونو افليج کردي . الان من موندم و70،80 تا بچه قد و نيم قد و يه زن افليج *gerye* اونم به اين خاطرکه توئه لعنتي حاضر نبودي يه چيکه از اون خونتو به ما بدی *bi asab* سکوت سنگيني بينمون برقرار شد *narahat* بغضي تلخ داشت گلومو فشار ميداد . راسشو بخوايد ديگه طاقت نيووردمو زدم زير گريه *gerye_kharaki* از فرداي اونشب ما باهم شديم عين دوتا دوست خوب هرشب مياد پيشمو تا دلش ميخاد ميذارم خون بخوره راستش خودش حد و حدودشو ميدونه و هيچوقت سواستفاده نميکنه حال زنشم خدارو شکر روز به روز داره بهتر و بهتر ميشه تا اينکه ديشب ديدم دوتايي با زنش که يه عصا زير بغلش داشت اومدن پيشم جاي همگي خالي دوتاييشون نشستن رو دماغم و گفتن : بزنيم ؟؟ منم خنديدمو گفتم : هرچقد دلتون ميخايد بزنيد .خوش باشيد *bazi_bazi* . . . . . . . . . . . يعني تا آخر نشستي خوندي؟؟؟؟؟؟؟ واقعاکه آدم انقدر بيكار؟؟؟ حتماً لیسانس هم داری یعنی کار دیگه ای نداری جدن ؟؟؟ اشکال نداره خودمم تا آخرش خوندم بیکاریم اخه @~@~@~@~@~@
به یه دختر مذهبی پی ام فرستادم سلام . . . . . جواب داد: وااااای چادرم کو ، کصافط اول یاالله میگن بعد بلاکم کرد الان دو ساعته به دیوار خیره شدم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ اگه پپسی میشه pay each peny save israel پس حتما، پفک نمکی هم میشه . . . . پایداری فلسطین کابوس ناگوار ملت کینه دوز یهودی 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ رفتم دسشویی داد زدم کی این دمپایی رو خیس کرده بابام گفت من بودم حرفیه؟ 😂 . . . . منم ترسیدم تو خودم گفتم چرا آب ریختی پدر، میشاشیدی روش قربونت برم 😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ زکریا : وااااای چقد مستم من جاناتای : آخ ببین بدنمو ؛ رااا رفتنمو تابه کمرمو . . . . جاناتای و زکریای رازی دقایقی پس از کشف الکل 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﻤﻴﻖ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ . ﺯﻥ ﺍﺭﻭﭘﺎﻳﻲ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺯ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﻭ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ زن آمریکایی:عزیزم این نگات دیوونم میکنه عاشقتم . . . . ﺯﻥ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ : ﭼﻴﻴﻴﻴﻴییییییههههه؟ ﺑﻴﺎ ﻣﻨﻮ ﺑﺨﻮﺭ ! ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﻨﻪ ﺍﺕ ﺍﻳﻨﺎ ﺑﻮﺩﻱ، ﭼﻴﺰ ﻳﺎﺩﺕ دادن؟ 😂😁😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ يه بار اومدم مقابله به مثل كنم . . . . اشتباهی توليد مثل كردم خيلي هم حال داد 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یاروبا ماشین میزنه گوسفند طرف رو میکشه با عجله پیاده میشه میگه : پوزش میخوام 😂 . . . . طرف میگه : پدرسگ کشتیش پوسِش هم میخوای 😂😁😂😂 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ دختر همکارم یبار شب ادراری کرده پنج جلسه بردنش روانکار . . . . اونوقت من بچگیام شباتو خواب راه میرفتم بابام دستم جارو میداده خونه رو هم جاروبکشم 😂😜 ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ سر کلاس استاد داشت فلسفه کلمه خر رو توضیح میداد 😂 روکرد به ما گفت: در کل، خر به معنی بزرگ و ارجمند هست 😂 مثل خرپول، خرخون، خرشانس پس شما همتون خرید منم برگشتم گفتم: استاد شکسته نفسی می کنید... چشاتون خر میبینه، خری از خودتونه 😂 خودتون از همه خر ترید 😂 اصلا اگه یه خر توی این کلاس باشه اونم شمایید 😂 . . . نمی دونم چرا بیرونم کرد از کلاس 😂😜بد گفتم مگگگگههه ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ خوب شد اين سالاد الويه رو اختراع کردن وگرنه . . . . ملّت نميدونستن تو تولّد هاشون چي به خورده مردم بدن 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﺸﻒ ﮐﺮﺩ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺧﻮﺭﺩﻧﯿﻪ، ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺩﺵ ﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ 😂😜 . . . . . ﻫﯽ 😂 ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ انتهای ﻣﺮﻍ ﺍﻓﺘﺎد 😂 به نظر خوشمزه میاد ﺑﯿﺎ ﺑﺨﻮﺭﯾمش 😂 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ پیام ﺩﺍﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ 😂 ﻣﻦ ﺟﺴﺪ رﻭ ﻣﯿﺎﺭﻡ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎ ﭘﻮﻟﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ 😂 . . . ﻫﯿﭽﯽ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪ 😂 ﺩﻓﻨﺶ ﮐﻦ ﻓﻘﻂ سرشو ﻗﻄﻊ ﮐﻦ ﺑﯿﺎﺭ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﺎ مطمئنن شم ﮐﺸﺘﯿﺶ 😂😜 از ترس گوشیمو خاموش کردم رفتم زیر پتو 😂😁😂😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ قدیما اگه باباها از دسته بچه شون ناراحت میشدن میگفتن کاری نکن از ارث محرومت کنم ها دیشب با بابام دعوام شده میگه کاری نکن که پسوورد اینترنت خونه رو عوض کنم . . . سریعا خم شدم شصت پاشو ماچ کردم صحبته اینترنته میفهمی اینترنت 😂 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ کوتاسیُم چیست؟ فکر می کنید کوتاسیُم عنصری در جدول مندليف است؟ اشتباه می کنید . . . چون هر وقت زنی از شوهر کارمندش پول می خواد مرد میگه: هنوز حقوق نگرفتم کوتاسیُم؟ 😂 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ داشتم اتاقمو جاروبرقی میکشیدم و در حینش، آهنگم گوش میکردم، هندزفری تو گوشم، ولوم بالا و شروع کردم با جدیت تمام جارو کشیدن بعد ۵ دقیقه مامانم زد رو شونم هندزفری رو در آوردم گفتم جانم مامان گفت لااقل جارو رو روشن کن میمون 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ مامانم داشت سوپ درست میکرد بهش گفتم مامان هویج نریز من دوس ندارم . . . میگه نترس رو مزش تاثیر نداره میگم پس چرا میریزی اگه تاثیر نداره؟؟ میگه خوشمزش میکنه 😂😜 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو داشت واسه بچهش لالايى ميخوند بچهش نميخوابيد بهش گفت: عزيزم چرا نميخوابى؟ . . . . بچهش گفت: دو دقيقه زر نزنى خودم ميخوابم 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ باباهه به پسر شيطونش میگه: امروز یه مهمون میاد خونمون که بچش یه گوش نداره حواست باشه نری هی بگی این بچه چرا گوش نداره آبرو ریزی کنی 😂 . . . . مهمون میاد, بچه شيطونه هی نگاه میکنه به این بچه بی گوش و میگه: شما باید به بچتون زیاد آب هویچ بدین بخوره . . . مهمون میگه چرا عزیزم !؟ میگه: آخه اگه چشماش ضعیف بشه واسه عینکش باید داربست بزنید 😂😜 ارسال شده توسط رو مخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ یارو میره پنی سیلین بزنه، دکتر میپرسه تا حالا زدی؟ میگه: ها! دیروز زدم 😂 دکتره میگه: خب دیگه تست نمیخواد دیروز زده پنی سیلینو میزنن! یارو تشنج میکنه میخوابه کف زمین دهنش کف میکنه 😂 . . بعد که حالش خوب میشه دکتر میپرسه مگه نگفتی دیروز زدی 😂 . . . .یارو میگه: ها دیروزم که زدم همینجوری شدم 😂😁😂 ارسال شده توسط رومخ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز با سروصدای مامان بابام از خواب پریدم رفتم بیرون میپرسم چی شده . . . . بابام میگه من دیشب خواب دیدم یه زن دیگه گرفتم واسه مامانت تعریف کردم اونم گیر داده باید همین الان بخوابی طلاقش بدی 😂😁😂 ارسال شده توسط یاسمن ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ امروز تو صف عابر بانک دختر با پسره دعواشون شده دختر گفت: گوسفنداشون فرختن از ده اومد اینجا ادعاشونم میشه . . . پسره گفت:از روزی که بابات اومد شهر گله ما بی چوپون موند ماهم فرختیم اومدیم . . . . میگن عابر بانک تا همین حالا داشته به پسره اسکناس شاباش میده 😂😜 ارسال شده توسط یاسمن
@~@~@~@~@~@ یارو نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت مرده یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعدا مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه مرده گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر مرگ قبول کرد و مرده رفت شربت بیاره. توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت مرده وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد نوشت آخر لیست ... و منتظر شد تا مرگ بیدار شه مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم @~@~@~@~@~@
@~@~@~@~@~@ حکیمی ﺭﺍ ﭘﺮﺳــﯿﺪﻧﺪ: برای ثبت نام در انتخابات چه شرایطی لازم است؟ حکیم ﮔﻔﺖ: توانایی لازم است ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﺗﻮﺍﻧﺎ ﺍﺯ نظر ثروت؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻧﻪ ! چرا که ثروت را اعتباری نیست ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻮﺍﻧﺎ ﺍﺯ نظر جسمی؟ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ! چرا که جسم را بقا و اعتباری نیست گفتند: توانایی علمی و تجربی؟ گفت: علم تجربی میتواند انسان را نابود کند گفتند: توانا از نظر عقلی؟ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: نه! چرا که عقل زوال دارد و آنرا اطمینانی نیست ☹️ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: مسخرمون ﮐﺮﺩﯼ؟ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺁﺭﯼ @~@~@~@~@~@
دو دقیقه پیش
در حال حاضر هنوز بخش چت راه اندازی نشده است
دو دقیقه پیش
یکمی صبور باش عزیزکوم درستش موکونیم
دو دقیقه پیش
تست برای پیام طولانی چند خطی
خط دوم
خط سوم